صندلی نقره ای سهم کیه تکیه بر اون میزنه بگو کیه
اون منم اگر که نه بگو کیه کیه اون صاحب بخت بگو کیه
تو اتاق قلب تو یه پنجره ست پشت پنجره یه زیبا منظرست
باغ و از توی اتاق کی میبینه توی اون باغ دلت کی میشینه
اون منم اگر که بگو کیه کیه اون صاحب بخت بگو کیه
رفتنم توی دلت عشق منه صندلی رو دست زدن عشق منه
قلب تو بهترین لونست برام توی قلبت بهترین دونست برام
من که از دست دلت دیونه ام دربدر ، سردرگم و بی خونه ام
بگو ای دلبرِ من چکار کنم تا که روی صندلی تکیه کنم
1382