من اسیر یک خیالم ، یه توهم ، یه سرابه
بخدا که داشتن تو مثل پرواز تو خوابه
چه خیالی که همیشه مثل زندگی باهامه
توی بیداری یه خوابی که همه اش توی شبامه
چه سرابی ، چه عذابی که حقیقتی نداره
می دونم که این حقیقت خود اصل این سرابه
19/1/1391
من اسیر یک خیالم ، یه توهم ، یه سرابه
بخدا که داشتن تو مثل پرواز تو خوابه
چه خیالی که همیشه مثل زندگی باهامه
توی بیداری یه خوابی که همه اش توی شبامه
چه سرابی ، چه عذابی که حقیقتی نداره
می دونم که این حقیقت خود اصل این سرابه
19/1/1391
تو منجی جهانی تو پیدای نهانی
تو از نسل محمد تو موعود زمانی
تو از مکه ظهورت تو از دریا عبورت
تو فرزند حسینی تو پاینده فروغت
تو دست تو کتابی کتابی از محمد
تو همنام رسولی تو محمودی و احمد
همه مبهوت و حیران حجاز و شام و ایران
همه کاخ ستمها بدستور تو ویران
همه مست عدالت ز این خیر و سعات
اگر عادل تویی تو علی داده بشارت
1391
چه دردی از همین بدتر که قلبی می زند خنجر
اگر عشقش نباشم من نباشم من ، همان بهتر
چه زجری از همین بدتر که گوید از من هست سرتر
اگر باشد کسی یارش بمیرم من ، همان بهتر
چه راهی از همین بدتر جدایی می شود آخر
بدون دُرّ و الماسی فقیرم من ، همان بهتر
30/06/98